.....
رسالت خطیر تبلیغ ، آن وظیفه مهمی است که به حقیقت شانه های طلاب علوم دینی و روحانیون عزیز را می لرزاند. حضرت امام (ره) نیز در این خصوص می فرمایند: مسألهی تبلیغات یک امر مهمی است که میشود گفت در دنیا در رأس همهی امور قرار گرفته است و دنیا بر دوش تبلیغات است.(صحیفهی نور، ج 14، ص 41 و 44)
آنچه که امروز نیازش بشدت احساس می شود تبلیغ معارف دینی توسط روحانیون است که در این نوشتار سعی می شود عملکرد بخشی از این قشر عزیز و مظلوم جامعه در شهرستان دزفول مورد نقد و بررسی قرار گیرد..
روحانیون وعلمای اسلام در تبلیغ دین اسلام نقش مهمی ایفا می کنند.اهمیت این نقش در روایات رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ از علمای دین به عنوان وارث پیامبران،برتر از پیامبران بنی اسرائیل، دژهای اسلام، آنانکه با وفاتشان در دین شکافی ایجاد می شود و اینکه ازجانشینان رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز از آنان به زمامداران مردم، آنانکه مجاری امور و مدیریت جامعه در دست آنهاست و... تعبیر شده است.
«ما عَلَی الرَّسولِ ألاّ الْبَلاغ»(سوره مائدة 99)پیامبر وظیفهاى جز رسانیدن پیام(الهى) ندارد
نقش خطیر روحانیون و طلاب در این مهم غیر قابل کتمان است ، اما متاسفانه حداقل در سطح شهر محل زندگی بنده که بطور ملموس و مستقیم در ارتباط هستم ، شاهد کوتاهی در این عرصه توسط بعضی روحانیون هستیم.
سیره تبلیغی آقا رسول الله (ص) را بررسی بفرمایید که چه رنج ها و مشتقت ها ، توهین ها و ترور ها و ... را به جان خریدند تا مردم وحشی و جاهل عرب آن زمان را بافرهنگ و متمدن نماید و در آخر می فرماید: ای پیامبر اگر این اخلاق خوش تو نبود هیچکس گرد تو جمع نمی شد. اینکه در ناملایمات زندگی انسان اخلاق نیکش را حفظ کند بسیار مهم است.
روحانیونی که تبلیغ را فقط بی رنج و مشقت می خواهند ؛ بکار دین نمی آیند. کسانی که می خواهند در راه خدا و در جهت تبلیغ مبانی دینی گام بردارند باید فکر آن باشند که شاید فردا روزی شکمبه گوسفند از بالای پشت بام بر سر آنان فرو ریزند و آنان باید به مسجد رفته برای آن گمراهان طلب عفو کنند.
خصوصا در دزفول که بنده تعبیر کوفه دوم را به آن می دهم که حالات منافقانه در این شهر خصوصا در بین مذهبی نماها بشدت ملموس است. و کساین که واقعا در موثرانه و بی وقفه در حال کار هستند بوسیله دوست و دشمن آگاهانه و غیر آگاهانه پرو بال آنان زده می شود.
کار فرهنگی و تبلیغی یک موضوع و یک تخصص بسیار پیچیده است که باید به دست اهل فن بیافتد. آقایون روحانی که متخصص این امر هستند باید زمام امور فعالیت های فرهنگی شهر را بگیرند.چرا باید در شهر دزفول که به شهر علما مشهور است یک غیر روحانی معراج السعاده را توضیح و تفسیر کند؟! می خواهم از این دیدگاه و طرز فکر حاکم بر روحانیون دزفول انتقاد کنم که تبلیغ بی دردسر و بدون صرف وقت را انتظار دارند. آقایان چرا انتظار دارید که جوانان خودشان به مسجد بیایند و سراغ روحانی را بگیرند. لازم است شما به دنبال جوانان و جذب آنان باشید. مگر نه اینکه پیغمبر برهدایت بندگان خدا حریص بود.
آقایان تا کی می خواهید با سخنرانی و موعظه ؛ جوانی را که ناتوی پیچیده فرهنگی دشمن با همه جذبه هایش آنها را به خود مشغول کرده و دلهایشان را مسخر نموده است را هدایت نمایید. باید از ابزار جدید و از روش های نو و شیوه های جذاب و تلاش و کوشش بهره جست. طراحی این شیوه ها و اجرای آن همان رسالت خطیر روحانیون است.
امروزه یکی از بهترین راه ها برای جذب جوانان هیئت های مذهبی هستند که بسیار در دزفول با بی مهری و حتی مخالفت برخی آقایون روحانی قرار گرفته است. اگر خلاف شرع است بیایید وارد شوید و اصلاح کنید و اگر نیست پس چرا اینهمه بی مهری؟ بنده به همراه یکی از دوستانمان 2 سال تمام با بسیاری از روحانیون طراز اول و دوم شهر برای حضور و نظارت بر هیئت صحبت کردیم و هر کس عذری و هر کس بهانه ای می آورد و هیچکس حاضر به حضور در بزرگترین هیئت مذهبی شهرشان نشد.
مگر نه اینکه آقای مجتهدی (ره) خطاب به طلاب و روحانیون می فرمایند:
آقایان طلاب نکند لباس شما باعث شود در جلسات عزاداری حضور پیدا نکنید . نکند لباس و مقام شما حجاب شود برای شما . نکند باعث شود خود را از مجلس عزاداری و سینه زنی امام حسین کنار بکشید. می فرمودند : روضه جزو درس ماست.
و یا اینکه حضرت آیت الله مرعشی نجفی (ره) می فرمایند: ما در ایام جوانی بهمراه حضرت امام (ره) در حجره های مدرسه فیضیه تا صبح به سینه زنی و روضه خوانی می پرداختیم.
چه اینکه امروزه هیئت های مذهبی ، جلسات قرآن علاوه بر سینه زنی به سبک های مختلف که هر کدام جواز شرعی دارد ؛ برنامه های مختلفی دارند که تاثیر گذاری بسیاری بر نسل جوان دارند و منشاء برکات زیادی هستند که آقایان روحانی از آن غافل اند.
این دیدگاه که در شهرما حکم فرماست که جوان باید سراغ روحانی برود تا روحانی دستش را بگیرد و اینکه کسر شأن است برای روحانی که به سراغ جوانان رفته و ... باید تغییر یابد.
اما در این میان نمی توان از روحانیون فعال و تاثیرگذار غافل بود. کسانی مثل مرحوم شیخ رضای ابوالقاسمی پور که نفس گرم و روی گشاده و فکر خلاق او دل هزاران جوان را به جذب کرده بود. کساین که شاید حتی او را ندیده بودندو فقط صدایش را شنیده و شیفته اش شده بودند.
امیدوارم این نوشتار به دید دلسوزانه و منتقدانه خوانده و دیده شود و از اظهار نظر های تند و متعصبانه و غیرعالمانه پرهیز شود.
_________________________________________________________________________________________________________________
پی نوشت :
اولا بدیهی است همانگونه که در متن تاکید شد ، روی این نوشتار اصلا قصد توهین و جسارت به محضر علمای بزرگ این شهر را ندارد
دوما بارها در متن تاکید شده است که منظور عده ای از روحانیون دزفول و کاهلان است و البته روحانیون فعال و برجسته در دزفول و همچنین دزفولی هایی که در هجرت بسر می برند زیاد هستند
__________________________________________________________________________________________________________________
بعد نوشت:
تیتر مطلب بخاطر ... حذف شد
این نوشتار تنها از روی دلسوزی و بدون غرض نوشته شده است لطفا فقط با این عینک مطالعه نمایید...
| [ کلمات کلیدی ] :